بنفیسیات بنفیسیات
|
یک لحظه ترا دیدم و یک لحظه نبودم وقتی به خودم آمدم عاشق شده بودم دین و دل من رفته و ناچار شب و روز در معبد چشمان تو در حال سجودم جز من به کسی هیچ نگاهی نکن ای ماه! قربان نگاهت که در این باره حسودم در موج نگاه تو دلم غرق جنون است یک عاشق دیوانه ی بی مرز و حدودم با آتش شوق تو نفس در نفسم من عطر غزلی دارم و هم مسلک عودم یک لحظه ترا دیدم و تا آخر عمرم از عشق و محبت شده لبریز وجودم بنتی منیاتوری(شیفته) [ جمعه 89/11/29 ] [ 6:59 عصر ] [ benfis b ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |