• وبلاگ : بنفيسيات
  • يادداشت : شيــــــــرين روزها
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چن وخ پيش بود که داشتم به مامان مي گفتم
    دوست دارم فقط يه بار
    فقط يه بار ديگه
    بريم اون خونه قبلي مامان جون اينا رو ببينيم
    اون خونه شايد براي مامان من يا باباي تو هيچ خاطره اي نداشته باشه ....
    شايد اين خونه ي فعلي براي اونا بيش تر خاطره باشه ....
    اما براي منو تو خواهر ...
    براي من و تو تمام ديوار هاش ...
    اون راه پله هاش
    حياطش
    اون بالکل با موزائيکاي شطرنجي اش
    مرغ و خروساش ...
    تمام کودکي من و تو اون جاست ....
    :(((

    پاسخ

    آره... با موزاييکاي شطرنجيش!!! دلم خيلي اونجارو ميخواد!!! خيلييييييييييييييييي :((((((