• وبلاگ : بنفيسيات
  • يادداشت : پوشه هاي بهم ريخته...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ali 
    وب سايتتون خيلي عاليه
    موفق باشين در ضمن
    به ما هم سر بزنين
    منتظرتون هستم
    يا علي
    http://mahdigaeem.blogfa.com/
    http://zelzeleahar.blogfa.com/

    دوست عزيز به روز هستم...تحت عنوان مطلب تاثيير سيگار در دوران بارداري..منتظرنظراتتون هستم

    سلام داستانت هر چند سر و ته نداشت وبهم ريخته بود ولي بازم از خوندنش لذت بردم

    به روزم!

    !


    اين كفشدوزك ها را من امير خسرو صدا ميزنم...

    دوستشان دارم ..همچو اين آهنگ متنت بييييييي نظير بود عزيز

    راستي..آآآپم...

    افکار مثل بخارند در زودپز...تا سوتش نيافتد خارج نمي شوند...
    سوت مغز ما هم در فشارها ميافتد..اما اگه هميشه شعله ي دلواپسي را کم کني...افکارت آرام ميگيرند....
    ريسک کفشدوزکي هم نمي خواهد!


    دوست دارم اين يکي آهنگ را هم!
    راستي پست پاييني رو با موبايل خوندم تو سفر...اگه عذاب وجدان نمي گيري..بايد بگم يه روزم را کلاً خراب کردي:)
    ا
    سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    سلام
    نمي تواني به افکارت سامان بدهي .آن وقت با همين موضوع "نتوانستن"شروع مي کني به نوشتن...
    بله خوب...
    اين دليل نمي شود...
    اين بهانه نمي شود...
    ياد دکتر عابدي هاي عزيز افتادم:درسوره ي علق خداوند از زبان جبريل 7 با فرموده است:اقرا...اقرا... اقرا... اقرا...اقرا...اقرا...اقرا
    پس به نسبت هفت به يک خواندن و نوشتنت را سامان بده.هفت تا بخوان.يکي بنويس.با ايجاد تعادل در نوشته ها و داستان هاي ايراني و ادبيات جهان.اين هارا قبلا بهت گفته بودم ولي تا ننويسي هيچ چيز جاودانه نمي ماند...اين را تو بهتر احساس کردي حتتتتما....
    مي خواهم داستان از تو بخوانم.نه DEL NEVESHTEYE TEKKKKKRARI

    JUST THIS
    + عمه جون 
    سلام قشنگ بود عزيزم بووووووووسس زنده باد کفشدوزکه