اي نا رفيق.. به کدامين گناه ناکرده.. تازيانه مي زني بر اعتمادمزير پايم را زود خالي کردي . سلام پر مهرت را باور کنم.يا پاشيدن زهر نا مرديت را
خنجري از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسي جز تو نبود
اينوگذاشتم برات...که راجع به نامردي زمونه نوشته بودي...موفق باشي