سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بنفیسیات
بنفیسیات 
آسمان آبیه آبیست.
پنجره ای باز
و
کبوتری که کنار پنجره نشسته است.
صدای قلبش است که میشنوم
اتاق پر از سکوت است.
بوی خاک تمام ریه ام را پر کردست.
صدای گریه ی کودک در گوشم میپیچد.
خواهر کوچکی ناز
که انگار او از بوی خاک خوشش نمی آید
بغلش میکنم و با دستم وهای کرکی اش را
ناز میکنم...
به رویم می خندد و گردنش را به عقب خم می کند
انگار که خجالت کشیده
نگاهش را دوست دارم...به دل می نشیند
انگشتهایش را تا نهایت توانش باز می کند و روی صورت من می کشد.
افکارم مشغول است
پنجره را می بندم و او را دوباره توی ننو اش می گذارم.
روی تنها راحتی اتاق می نشینم و به چیزی فکر می کنم که ذهنم را به خودش مشغول کرده:

او چقدر مرا دوست دارد؟

او چقدر مرا دوست دارد؟

او چقدر مرا دوست دارد؟

[ چهارشنبه 89/6/3 ] [ 6:4 صبح ] [ benfis b ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

طریق ارتباطی پسندیده برای یک آنتی سوشیال
موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 183140