قربووووووووووووووووون خانم مرداني خوش فکرمون!
عالي بود!
خيلي بد بود.
سبکت انگار عوض شده...
چيزايي که خودت تو اين روزگار تجربه مي کنيو بنويس
اداي قديميا رو در نيار«اون روزا..اينا نبود..»
بوي اداهاي فروغ رو ميده نوشتت
اين بنتي نيست
نه!
شرح جزئياتت هميشه معرکه س
عالي..
بحث من تو انتخاب موضوعته
خييييلي هم بحث دارم
بهت تبريک مي گم خيلي داستان قشنگي نوشتي ...
قابليت تبديل شدن به يه رمان خيلي طولاني و چاپ شدن رو داره ...
از وبت خوشم اومد بازم ميام ... تو هم بازم بيا اون وري ها ...
البته اگه دوست داشتي ...
آخي ...
دلم گرفت ...
حالا طرف چرا وا نکرده بود دفتره رو ببينه توش چي نوشته ؟؟؟؟
چ جالب که هم تو و هم فلفل
بين خطوط نوشته هاتون
اين همه فاصله ميذارين .
بالاخره فاميلين با هم ديگه ...
واقعا عالي بود بنتي مينياتوري عزيز
مثل هميشه گل کاشتي با اين نوشته ي محشرت
بالاخره دوست CD ديگه اگه دوست CD از اين چيزا ننويسي پس کي ميخواد بنويسه ها؟؟؟؟؟؟؟؟